چهره ام پوشیده بهتر
یادداشت های مطبوعاتی
خلاصه اثر
چهره ام پوشیده بهتر
کتاب دیجیتال (TEXT)
190,000 تومان
حجم : 811.7 کیلو بایت
تعداد صفحات نسخه دیجیتال : 194
کتاب چاپی
380,000 تومان
صفحات کتاب : 232
شابک : 9786003260559
وزن : 265
نوبت چاپ : 1
موضوعات
فهرست
مقدمه
در اندوه تئاتری که به بیراهه می رود...
دروغ هایی که علی حاتمی گفته است
توضیح محمود استادمحمد درباره ی علی حاتمی و نقد سریال سلطان صاحبقران در سال 1391
چهل ونه ساله های تئاتر شصت ساله به نظر می آیند
بازیگر
شاه ماهی موزیک پاپ ایران از باغچه ی قهوه خانه ی «سیدحسنْ شمر» تا کاخ نیاوران
دلم برای سینمای ایران تنگ شد
سریر سلطنت نیستی
نگاهی به مقطعی از زندگی محمد آستیم و عباس نعلبندیان از یک زاویه ی بسته
چرا متون تعزیه نباید اصلاح شود؟
هزار سال است که عبدالله نوری را می شناسیم
چشمانمان به «کوری» روشن شد!
صدای پای عاطفه در نثر سیاسی دوم خرداد
سعید عسگر سرسپرده یا خودسر؟
تصویر در شعر شاملو
افسوس...
مقدمه ی مجموعه نمایشنامه ی دقیانوس امپراتور سرزمین افسوس _ گل یاس
یک «هیچ» حسرت انگیز
گذشت آن روزگاران که از قلم شلاق می ساختند
تصویری از خاطرات مغشوش
حُرمتِ فرهنگ را نگه دارید
مجید شریف خدایی دکترای تاریخ دارد
کاش اجازه می دادید مدیریت مرکز هنرهای نمایشی پاسخگو باشد
جوابیه ی حسین فرخی
بدرقه
مقدمه ی نمایشنامه ی دیوان تئاترال
مردی برای تمام فصول
چرا دل هیچ کس برای «مرداب» نمی سوزد
لاله زار و سهم من از خیانت
غماغم...
بار گرانی است بر شانه ی من
زخم تحقیر از ضربه ی دشنه کشنده تر است
«شرم نامه»: لعنت بر من و عباس جوانمرد!
آن همواره عزیز...
برگرفته از ویژه نامه ی دوازدهمین جشنواره ی آیینی _ سنّتی
برگرفته از ویژه نامه ی دوازدهمین جشنواره ی آیینی _ سنتی
مثل خیلی از کارهای نشدنی
از هنر تا بازار، از تماشاگری تا مشتری
ستایشی از نماینده ی یک دوره ی تاریخی
نگاهی کوتاه به مشخصات زیستی نصرت رحمانی
مقدمه ی نمایشنامه ی آسیدکاظم
و روشنم کرد
اشارتی به سواد یک تحول در تئاتر شهرستان ها
تئاتر پساجشنواره
می خواستیم که بگوییم، ولی یادمان رفت
آن شب اسماعیل خلج نمایشنامه نخواند
سقوط غریب
تئاتر دولتی نیازی به سانسور عریان ندارد
داش آکَل در صحنه ی تئاتر ایران
راه و روش نمایشنامه نویسی
ختم تئاترهای لاله زار برچیده شد
چرا دلمان برای لاله ها نسوخت
بازخوانی یک اتفاق
آهای جهان، جهان تئاتر، تئاتر جهان!
باور کنید
رادی آمده تا غصه ی ما را بخورد
ای لولی خولی وش ستیز لاله ها را با بادهای پاییزی باور کن
حیرت، حیات ما شده است
شرفِ مدیرانِ خاک خورده
جوابیه ی سعید فائقی
زمانه دگرگونه شده
جوابیه ی مهندس مصطفی هاشمی طبا
دیر و دور نیست
پاک شد، خاک شد
برای لاله زاران تئاتر ایران
اشک هایت را بنازم عموصالح تمام شد
اگر نابه هنگام نرفته بود
ارزانی نمایشنامه نویسی در ایران
آن که می گوید من هنرمندم،
هنر را درک نکرده است.
شاید هنوز دیر نشده باشد...
برای خسرو، جلال و احمد که از پی هم رفتند
در سوگ ارحام صدر
چرا دل هیچ کس برای باغچه نمی سوزد
ای کاش که جای آرمیدن بودی
آنان که برای تئاتر غیروابسته ابراز دلواپسی می کنند این نمایش را نادیده نگیرند
اهل سیاست نیستم
حضور مدیران هنرنشناس معضل بزرگ فرهنگ سراهای تهران است
مهمانان، ناگهانی شال و کلاه کردند
برگرفته از ویژه نامه ی جشنواره ی تئاتر فجر
چرا واسلاو هاول به وقت مرگ زیبا شد؟
کوسِ نیاز بر بامِ آز